طلاق

آمار طلاق در دهه اخیر به طور چشمگیری بالا رفته است. به طوری که در شهرها  از هر 3 ازدواج، یکی به طلاق منجر می‌شود. طلاق به علت های مختلفی ممکن است ایجاد شود؛ اولین علت اصلی طلاق در ‌ایران، نداشتن شناخت مناسب زوجین نسبت به یکدیگر پیش از ازدواج است. برای رسیدن به شناخت درست باید دو طرف از نظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، سنی، ظاهری، شخصیتی شبیه هم باشند. دومین دلیل، ‌نداشتن تفاهم است. زوجین برای ادامه یک ارتباط رضایتمند باید با مهارت‌هایی مثل گفت‌وگو کردن، گوش دادن، روابط جنسی و توانایی حل مسئله آشنا باشند و باید توانایی سازگاری با شرایط را داشته باشند. ( مدت زمان گفت‌و‌گو بیشتر از ۱۵ دقیقه نمی‌شود در صورتی که بالای ۷۰ درصد از اختلافات میان زوجین بنای سوء تفاهم دارد. )  سومین علت اختلاف و طلاق، تکراری شدن زن و شوهر برای یکدیگر است. با حس‌ها و نگاه‌های تازه که در روزهای نخست آشنایی وجود داشته، می توان رابطه را دوباره ساخت. چهارمین علت اصلی طلاقرا می‌توان دخالت‌ های دیگران دانست

طلاق از طرف مرد

قانون مدني در ماده 1133 مقرر ميدارد: «مرد ميتواند هر وقت بخواهد زن خود را طلاق دهد. » البته دانست که در حال حاضر برای انجام این کار اخذ گواهی عدم امکان سازش ضروری است.البته باید بدانیم که در طلاق حق رجوع به مرد داده شده  و می تواند در ایام عده برگردد

در شش مورد، طلاقی که مرد واقع مي سازد بائن است و مرد حق رجوع ندارد. از اين شش مورد ، سه مورد آن ، اساساَ زن ، پس از وقوع طلاق ، تکليفي به نگه داشتن عده ندارد و مي تواند بلافاصله شوهر اختيار کند ، بنابراين موردي براي حق رجوع شوهر باقي نمي ماند ، زيرا رجوع در ايام عده امکان پذير است  و این موارد عبارتنداز: طلاق غير مدخوله ، طلاق صغيره و طلاق يائسه. سه مورد ديگر طلاق بائن که ممکن است زن مکلف به نگاه داشتن عده باشد ولي در عين حال شوهر حق رجوع ندارد، عبارتنداز: طلاق سوم (سه طلاقه ) خلع و مبارات (در طلاق خلع و مبارات از اين جهت حق رجوع از شوهر سلب شده که زن ، لحاظ کراهت و نفرتي که از شوهر دارد، مالي را به ومي بخشد و او را راضي به انجام طلاق مي نمايد وقتي شوهر اين بخشش را پذيرفت و طلاق را واقع ساخت، ديگر حق رجوع ندارد مگر اينکه زن به مال رجوع کند.

طلاق از طرف زن

با توجه به اينکه اختيار طلاق علي الاصول به دست مرد است، باید بدانیم که زن نیز علی الاصول نمي تواند طلاق بگيرد. یعنی زن فقط در موارد محدودی می تواند از همسرش جدا شود. این موارد عبارتند از:

این موارد در دفترچه‌های ازدواج که در دفاتر ازدواج ثبت می‌شوند وجود دارند که در صورت امضاء از سوی شوهر، زن این اختیار را خواهد داشت که پس از حصول این شرایط راسا در دادگاه‌های خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید:

در بند الف عقد نامه آمده است: ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج شرط کرد هرگاهطلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به ز

در بند «ب» آن نیز ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر می‌دهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل طلاق است خودش شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کند و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند:این شروط 12 گانه عبارتند از:

زن می‌تواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه. دومین شرط ذکر شده در عقد نامه که به زن اجازه طلاق می‌دهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند. سومین شرطی که با وجود آن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد. شرط چهارم دیوانه بودن مرد است در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد. پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن می‌تواند تقاضای طلاق کند. محکومیت شوهر به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را می‌دهد. ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود. هشتمین شرطی است که به استناد آن زن حق طلاق می‌یابد. چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهرطلاق توافقی خود را ثبت کند. از جمله مواردی که دادگاه تقاضای زن را برای طلاق می‌پذیرد و در عقدنامه نیز ذکر شده، محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است. دهمین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچه‌دار نشدن مرد پس از گذشت 5 سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن می‌تواند تقاضای طلاق کند. همچنین چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق را صادر می‌کند. آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش می‌دهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن حق طلاق را از مرد می‌گیرد.

با تحقق یکی از شرایط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی نسبت به اجرای طلاق اقدام کند. در مواردی هم اتفاق می‌افتد که مرد و زن بر سر داشتن حق طلاق زن بدون هیچ پیش‌شرطی رضایت دارند یا زنانی در پی دریافت این حق هستند که این مورد خارج ار این دوازده شرط در صورتی محقق می‌شود که مرد در دفاتر استاد رسمی «وکالت در طلاق» را به زن بدهد که در این صورت زن هر زمانی و فارغ از هر پیش‌شرطی می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.

www.farrokhilawyer.com

شماره های تماس:09123574655

88877122www.farrokhilawyer.com

  خانواده